ارزش وقت در قرآن


وقت نفیس ترین و گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد زیرا وقت ظرف هر عملی و هر تلاشی و هر چیزی است که انسان به دست می آورد بنابراین ، وقت در واقع چه برای افراد و چه برای جامعه سرمایه ی حقیقی است.
مهم‌ترین چیز در زند‌گی انسان که از ارزش والایی برخوردار است، وقت می‌باشد؛ که در واقع شیرازه حیات ما را تشکیل می‌دهد. ارزش وقت از آن جا دانسته می‌شود که خداوند در قرآن کریم سوره‌یی را به نام العصر «وقت یا زمان» فرو فرستاده و در جاهای دیگری از قرآن، به برهه‌هایی از زمان اشاراتی داشته است و در جای جای قرآن برای بیان اهمیت آن، به آن قسم یاد کرده است.
و در احادیث نیز داریم که رسول‌الله(صلی الله علیه وآله) فرمودند:...

ادامه مطلب ...

اهرام مصر وسخن قرآن درموردآن

برای دانشمندان غربی روشن گردیده سنگهایی که ازآنها برای ساختن اهرام درمصراستفاده می شده فقط ازجنس گل بوده است واین دانشمندان تصورمی کنند که این کشف علمی اختصاص به آنان دارد ، درحالیکه قرآن کریم در14 قرن پیش دراین کشف ازآنان سبقت گرفته است ...!
پژوهشگران فرانسوی وآمریکایی تاکید دارند که سنگهای غول پیکری که فراعنه برای ساخت اهرام استفاده می کردند فقط از گل ساخته شده اند که تحت حرارت بالا قرارمی گرفتند؛ این حقیقتی است که قرآن کریم آن را با دقت تمام بیان کرده است. خداوندحکیم درقرآن ازقول فرعون می فرماید :
" ای هامان! برای من آتشی برگل بیفروز و برایم ساختمان (عظیم و) مرتفعی بنا کن شاید که من ازخدای موسی خبری به دست آورم وبه راستی گمان می کنم که اواز دروغگویان است ." (قصص/38)

تصاویری که میکروسکوپ الکترونی ازجزییات سنگهای به کارگرفته شده دراهرام مصردرمعرض دید عموم قرارداده است وهمچنین اسناد علمی ثابت کرده اند که برای ساخت ساختمانها وبرجهای مرتفع وغول پیکردرآن عصرازگل استفاده می شده است ؛ درست به همان صورتی که درقرآن مجید آمده است واین رازی بوده که فراعنه آن راپنهان می کرده اند ؛ ولی خداوند اسرارپنهانی را می داند وازاین روست که ازاین حقیقت سخن به میان آورده است تا نشانه ای برصدق این کتاب عظیم باشد .

قرآن در بیانات رهبری

مقام معظم رهبری:

من فقط این توصیه را بکنم: گاهی اوقات حقیقتاً ـ نه زبانی ـ از دل، شما را تمجید و تحسین میکنیم، معنای این تحسین، این نیست که شما بهتر از اینکه هستید، نمیتوانید بشوید. ترس بنده همه اش از این است که شما خیال کنید اینجایی که رسیده اید، این پله آخر است؛ این پله آخر نیست. نباید توقف بکنید؛ باید به جلو حرکت کنید؛ باید پیش بروید و روزبه روز بهتر بخوانید و بهتر بشوید که این ممکن است. البته این به ترتیباتی از لحاظ تعلیم و کانونهای قرآنی احتیاج دارد و این دوستانی که دست اندرکار این مسائل هستند، بایستی مقدمات را فراهم کنند و صدا و سیما هم بایستی کمک بکند.

ادامه مطلب ...

پیشگوییها در قرآن

گرچه قرآن کتاب علوم نیست و به منظور مسایل علمی نیز نازل نشده است و منظور و هدف قرآن هدایت و رهبری جامعه بسوی سعادت دنیا و آخرت است ولی در عین حال قرآن در بسیاری موارد از این گونه مسایل در راه هدف خاص خود بهره برده است و از آنها به صورت نشانه‌هایی از قدرت لایزال الهی یاد کرده است. لذا در موارد متعددی، اشاره به بسیاری از اسرار خلقت نموده است. این امر خود نشان دهنده آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل به اسرار طبیعت داشته است و او کسی نیست جز آفریننده طبیعت. در زیر سه مورد از این اسرار را که در قرآن آمده است، به اختصار بیان می‌نماییم:

الف) اشاره به حرکت زمین:

"الذی جعل لکم الارض مهدا"(سوره طه، آیه 53)

"آن خدایی که زمین را برای شما مانند گهواره قرار داد."

در این آیه، قرآن با کنایه، اشاره به حرکت زمین می‌کند و آن را به گهواره‌ای تشبیه می‌کند و می‌دانیم به واسطه حرکت گهواره است که طفل در آرامش به سر می‌برد و بدینسان به حرکت زمین اشاره می‌کند. علت این امر که قرآن با صراحت به حرکت زمین اشاره نمی‌کند آن است که این جملات در زمانی نازل شده است که جز سکون زمین و حرکت افلاک به دور آن چیز دیگری برای بشر مطرح نبود. توضیح بیشتر آنکه هنگامی که هزار سال بعد گالیله برای اولین بار اعلام کرد که زمین حرکت می‌کند او را محکوم به اعدام کردند. از همین جا می‌توان فهمید که اگر قرآن با صراحت مسأله حرکت زمین را مطرح می‌کرد به طور وسیعی مطرود می‌گشت و بنابر این قرآن این مطلب را با لطافت خاصی بیان نموده است. که اولاً با نظرات مردم آن زمان صریحاً منافات نداشته باشد و ثانیا حقیقت را بیان کرده باشد.

ب) اشاره به عمل لقاح توسط باد:

"و أرسلنا الریاح لواقح" (سوره حجر، آیه 22)

"و ما بادها را عامل لقاح قرار دادیم."

قرنها پس از نزول قرآن بود که زیست‌شناسان پی به اثر بادها در انجام عمل لقاح در گیاهان شدند و این از معجزات قرآن می‌باشد.

ج) "و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس" (سوره حدید، آیه 25)

"و ما آهن را که در آن صلابت و محکمی شدید و منافعی برای مردمان در آن است نازل نمودیم."

ادامه مطلب ...

قرآن در زندگی بشر کجاست؟


قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین المللی، قابل دقت و بررسی است که به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره می شود:
یک: انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است. این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام می گیرد؛ اما دسترسی به کلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان آور است. چنان که اقبال لاهوری گفته است: «اگر می خواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان».
این ویژگی به طور کامل، تنها برای قرآن مجید باقی مانده است و هیچ کتاب آسمانی دیگر، چنین جایگاهی ندارد.

نقش قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین المللی، قابل دقت و بررسی است که به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره می شود:

یک: انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است. این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام می گیرد؛ اما دسترسی به کلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان آور است. چنان که اقبال لاهوری گفته است: «اگر می خواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان».

ادامه مطلب ...

سخنان معصومین درباره قرآن

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
«فاذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن... من جعله امامه قاده الی الجنه و من جعله خلفه ساقه الی النار و هو الدلیل علی خیر السبیل » .
آن هنگام که فتنه ها همچون پاره های شب تار شما را در شناخت حق حیران کند، به قرآن روی آورید... هر کس آن را پیش روی خویش نهداو را به بهشت رهنمونش شود و هر که آن را پشت سر نهد، وی را به آتش افکند و او راهنمای بهترین راه است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
«حمله القرآن هم المحفوفون برحمه الله الملبسون نور الله،المعلمون کلام الله، من عاداهم فقد عاد الله و من والاهم فقدوالی الله » .
حاملان قرآن همانان هستند که مشمول رحمت خداوندند و غوطه ور درنور الهی و آموزگاران کلام الهی، هر که با آنان دشمنی کندباخدا دشمنی کرده و هر که ایشان را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است.
امام علی علیه السلام:
«واعلموا انه لیس علی احد بعد القرآن من فاقه و لا لاحد قبل القرآن من غنی فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء» .
بدانید که هیچ کس پس از داشتن قرآن کمبودی ندارد و برای هیچ کس پیش از آن توانگری نیست پس شفای درهای خود را از آن بخواهیدو در سختیهای خود از آن یاری جویید که قرآن بزرگترین بیماری راموجب بهبودی است.
امام علی علیه السلام:
«تعلموا کتاب الله تبارک و تعالی فانه احسن الحدیث و ابلغ الموعظه و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب، واستشفوا بنوره فانه شفاء لما فی الصدور واحسنوا تلاوته فانه احسن القصص » .
(قرآن)کتاب خدای تبارک و تعالی را بیاموزید زیرا که آن نیکوترین سخن و رساترین اندرز است و قرآن را درست بفهمید زیراکه آن بهار دلهاست و از نور آن شفا جوئید که آن شفابخش بیماریهای دلهاست و آن را نیکو تلاوت کنید زیرا که آن بهترین داستانهاست.
امام علی علیه السلام:
«اعلم ان درجات الجنه علی عدد آیات القرآن فاذا کان یوم القیامه یقال لقاری ء القرآن: اقرا و ارق...»
حضرت به فرزندش محمد حنفیه فرمود: بدان: درجات بهشت برطبق عدد آیات قرآن است. در روز قیامت به قاری آن گفته می شود: بخوان و بالا برو.
امام علی علیه السلام:
«واعلموا ان هذا القرآن هو الناصح الذی لایغش والهادی الذی لایضل و المحدث الذی لایکذب و ما جالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزیاده او نقصان زیاده فی هدی او نقصان فی عمی » .
و بدانید که این قرآن پندگویی است که فریب ندهد، و راهنمایی است که گمراه نکند، و حدیث خوانی است که دروغ نگوید و کسی باقرآن ننشست مگر آن که چون برخاست افزون شد یا از وی کاسته شد:
افزونی در رستگاری و کاهش از کوری و دل بیماری.
امام سجاد علیه السلام:
«آیات القرآن خزائن فکلما فتحت خزانه ینبغی لک ان تنظرمافیها» .
آیات قرآن گنجینه هایی(گرانبها) هستند، هرگاه گنجینه ای گشوده شد برای شما سزاوار است که به آنچه در آن ست بنگرید(و درباره آن بیاندیشیدامام صادق علیه السلام:
«القرآن عهدالله الی خلقه فینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده و ان یقرا منه فی کل یوم خمسین آیه » .
قرآن پیمان خدا با خلق اوست بنابراین برای شخص مسلمان سزاواراست که به عهد و پیمانش بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن بخواند.
امام صادق علیه السلام:
«لما سئل: ما بال القرآن لایزداد علی النشر والدرس الا غضاضه؟
فقال: لان الله تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل یوم غض الی یوم القیامه » .
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چه سری است که قرآن هر چه بیشتر خوانده وبررسی شود بر تازگی و طراوت آن افزوده می شود؟
فرمود: چون خدای تبارک و تعالی آن را تنها بر زمانی خاص ومردمی خاص قرار نداده است، از این رو، در هر زمانی و برای هرمردمی تا روز قیامت تازه و باطراوت است.

قرآن را نیکو تلاوت نمائید




بهترین دلیل برای این که قرآن کتاب مبارک یعنی پر خیر و برکت می باشد این است که اگر هر کدام از پیروانش با اخلاص و با حقیقت به آن متمسک  و متوسل شده و آن را تا پایان عمر برنامه عِلمی و عَمَلی خویش قرار داده باشد دنیا و آخرت او بدون شک تأمین گردیده است مگر این که اخلاص و ایمان واقعی نداشته یا این که تا پایان عمر از قرآن پیروی ننموده باشد از جمله برکات و خیر های قرآن این است که می فرماید : قرآن بیاموزید زیرا که بهترین حدیث و گفت و گو می باشد در باره قرآن تفقه و تدبر نمائید زیرا که بهار قلب است (هم چنان که فصل بهار باعث تراوت و تازگی زمین و درختان و گیاهان می شود) از نور قرآن طلب شفا کنید زیرا قرآن باعث شفای سینه و قلب ها است قرآن را نیکو تلاوت نمائید زیرا که حاوی بهترین و نیکو ترین داستان ها است .

فصاحت و بلاغت قرآن کریم


مى‏دانیم پیغمبر ما خاتم است و دین او دین خاتم و جاودانه است و بلکه پیغمبران گذشته همه مقدمه بوده‏اند; یعنى در واقع مراحل ابتدایى را مى‏گذرانده‏اند و بشر هم در مکتب آنها مراحل ابتدائى را پشت‏سر مى‏گذاشته تا آماده بشود براى مرحله نهائى و با آمدن دین خاتم دیگر پیامبر جدیدى در عالم نخواهد آمد و این دین به صورت پایدار در عالم باقى خواهد ماند.

حال باید ببینیم راز خاتمیت چیست؟

ما نمى‏خواهیم وارد این مطلب بشویم و در یک رساله کوچک بنام «ختم نبوت‏» درباره راز خاتمیت مفصلا بحث کرده‏ایم. فقط اینجا یک مطلب را متذکر مى‏گردم و آن این است که:

دین خاتم در بسیارى از خصوصیات با ادیان دیگر تفاوت دارد.

یکى از آن آن خصوصیات، معجزه دین خاتم است; البته معجزه اصلى آن.

معجزات پیامبران دیگر از نوع یک حادثه طبیعى بوده است مثل زنده کردن مرده یا اژدهاشدن عصا، و یا شکافته شدن دریا و امثال آنها.

اینها هر کدام حادثه‏اى موقت است. یعنى حوادثى است که در یک لحظه و در یک زمام معین صورت مى‏گیرد و باقى ماندنى نیست.

اگر مرده‏اى زنده شود زنده شدن او در یک لحظه انجام مى‏گیرد و چند صباحى هم ممکن است زنده بماند ولى بالاخره مى‏میرد و تمام مى‏شود.

اگر عصایى اژدها مى‏گردد یک امرى است که در یک ساعت معین رخ مدهد بعد هم بر مى‏گردد بحالت اولیه‏اش.

معجزاتى که انبیاء گذشته داشته‏اند همه از این قبیلند. حتى بعضى ازمعجزات خود پیغمبر; مثل آنها که قبلا اشاره کردیم. نیز از جمله این گونه معجزات است. رفتن پیغمبر از مسجد الحرام به مسجدالاقصى یا شق القمر در شبى یا روزى انجام مى‏گیرد و تمام مى‏شود.

ولى براى دین جاودان که مى‏خواهد قرنها در میان مردم باقى باشد، چنین معجزه‏ایکه مدتى کوتاه عمر دارد; کافى نیست. چنین دینى معجزه‏اى جاودان لازم دارد.

و لهذا معجزه اصلى خاتم الانبیاء از نوع کتاب است.پیغمبران دیگر کتاب داشته‏اند و معجزه هم داشته‏اند ولى کتابشان معجزه نبود و معجزه‏شان هم کتاب نبود.

موسى تورات داشت و خودش هم مى‏گفت تورات من معجزه نیست معجزه من غیر از تورات است.

ولى پیغمبر اسلام اختصاصا کتابش معجزه‏اش نیز هست البته نه به معناى اینکه او معجزه دیگرى نداشته است; بلکهبه این معنى که کتابش هم معجزه است و این لازمه دین خاتم و دین جاوندان است

قرآن - برترین معجزه پیامبر

قرآن مهمترین معجزات پیامبر اسلام (ص) است، نه تنها از نظر فصاحت و بلاغت، و شیرینى بیان و رسا بودن معانى، بلکه از جهات مختلف دیگر نیز داراى اعجاز است که شرح آن در کتب عقاید و کلام داده شده است.

به همین دلیل معتقدیم:هیچ کس نمى‏تواند مانند آن، و حتى مانند یک سوره آن را بیاورد، قرآن بارها همه کسانى را که در شک و تردید بودند بارها به این امر دعوت کرد ولى آنها هرگز توان مقابله با آن را پیدا نکردند: «قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا، بگو اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند همانند آن را نخواهند آورد، هر چند یکدیگر را در این کار یارى کنند» . (1)

«و ان کنتم فى ریب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائکم من دون الله ان کنتم صادقین، و اگر درباره آنچه بر بنده خود (پیامبر اسلام) نازل کرده‏ایم، شک و تردید دارید (دست کم) یک سوره همانند آن را بیاورید، و گواهان خود غیر خدا را براى این کار فرا خوانید اگر راست مى‏گویید»(2)

و عقیده داریم که قرآن با گذشت زمان، نه تنها کهنه نمى‏شود، بلکه نکات اعجاز آمیز آن، آشکارتر، و عظمت محتوایش بر جهانیان روشنتر مى‏شود.

در حدیثى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم که فرمود: «ان الله تبارک و تعالى لم یجعله لزمان دون زمان و لناس دون ناس فهو فى کل زمان جدید و عند کل قوم غض الى یوم القیامة، خداوند متعال قرآن را براى زمان خاص یا گروه معینى قرار نداده به همین دلیل در هر زمانى تازه، و نزد هر گروهى تا روز قیامت پر طراوت کرد» . (3

1- سوره اسراء، آیه 88.

2- سوره بقره، آیه 23.

3- بحار الانوار، جلد 2، صفحه 280، حدیث 44


معجزه و اسباب طبیعى


هیچ پدیده اى خارج از قانون علیت نیست. معجزه هم پدیده اى است مشمول همین قانون. اما در معجزه روابطى نامحسوس حاکم است و شرائط خاص زمانى و مکانى از صحنه حذف مى شود.

اگر کسى اصل علیت را انکار کند, با او گفتگویى نیست. اشاعره این اصل را انکار کرده اند. آنها هیچ گونه تاثیر و تاثر و فعل و انفعالى در میان مخلوقات, قائل نیستند. در نظر آن ها مخلوقات چیزى جز موجودات طبیعى مادى نیستند. آنها و همچنین متکلمان معتزلى, تنها خداوند را مجرد و فوق ماده و طبیعت مى شمارند.
از نظر اشاعره, آتش سوزنده نیست, آب, رفع عطش نمى کند, غذا سبب سیرى نیست و... بلکه هرگونه فعل و تاثیرى از آن خداست.
اینان معتقدند که خداوند بر این جارى شده است که اگر شیئى قابل سوختنى در جوار یا در درون آتش قرار گیرد, آن را بسوزاند, اگر انسان آب بنوشد یا غذا بخورد, خداوند رفع عطش او کند یا او را سیر گرداند و...
پس سوزندگى خاصیت ذاتى آتش و رفع عطش خاصیت ذاتى آب و سیرى خاصیت ذاتى غذاخوردن نیست. بلکه این همه تاثیرات, فعل بلاواسطه خداوند است.
این ها نه تنها رابطه علیت و معلولیت را در میان مخلوقات انکار مى کنند, بلکه این رابطه را در میان خداوند و مخلوقات او هم منکرند. چرا که مقتضاى اصل علیت, عدم انفکاک معلول از علت تامه است و در این صورت, باید عالم, قدیم باشد و به علاوه مستلزم این است که خداوند فاعل موجب باشد, نه فاعل با اراده. در مورد فاعل بااراده, انفکاک فعل از فاعل, رواست; ولى در مورد علت تامه و معلول, انفکاک آن ها از یکدیگر روا نیست. فاعل; داراى اراده است و علت; داراى اراده نیست, پس خداوند باید فاعل با اراده و مختار باشد, نه علت تامه که هم موجب و هم غیرمختار است. صدور معلول از علت تامه, حتمى و قطعى و ضرورى و غیر قابل تخلف است. چه علت تامه بخواهد, چه نخواهد.
معتزله نیز هرچند فعل و انفعال و تاثیر و تاثر مخلوقات را منکر نیستند و مخصوصا در مورد انسان -به انگیزه رفع مشکل جبر- قائل به تفویض شده اند, مع ذلإ, خداوند را -به همان دو دلیلى که در مورد اشاعره گفتیم- فاعل بااراده مى دانند, نه علت پدیده ها; چرا که این, هم مستلزم قدم عالم و هم مستلزم این است که خداوند فاعل موجب باش